سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اگر لیدر اصلاحطلبان تأیید صلاحیت شود
«علی صوفی»، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و از وزرای دولت اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت خبرآنلاین درباره ادعای «پیاده کردن عدهای از قطار انقلاب»! گفته است:
«واقعا در دهه ۸۰ عده ای به ناحق کنار گذاشته شدند. در داخل کشور میتوانیم آقایان موسوی خوئینیها و عبدالله نوری را نام ببریم چون کسانی هستند که با آنها برخورد شد یا محکوم و مجبور به سکوت شدند. در واقع محدودیتهایی برای شان به وجود آمد، حال آنکه دلبسته نظام و انقلاب هستند اما بی جهت کنار گذاشته و نامحرم تلقی شدند.»
او همچنین تصریح میکند:
اگر شورای نگهبان روشی متفاوتی نسبت به گذشته در پیش گیرد، این نشان می دهد می خواهند، که یک عده برگردند. معتقدم در ادوار گذشته انتخابات ردصلاحیت نامزدها براساس انگ هایی همچون عدم التزام عملی به قانون اساسی، اسلام، نظام و ولایت فقیه، اقدامی غیرعادلانه بود. اینها می تواند مواردی باشد که توسط شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس بازنگری شود. مثلا اگر آقای خاتمی بخواهد کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود به او اجازه داده شود. این اتفاق میتواند فضا را خیلی خیلی تلطیف کند[۱].
*حرفهای آقای صوفی سندی محرز است بر اینکه تمام منظور اصلاحطلبان و اعتدالیون از حرفهایی مثل ردّ صلاحیتها، پیاده کردن عدهای از قطار انقلاب و غیره این است که «چرا فرض تأیید صلاحیت دوباره لیدر اصلاحطلبان منتفی است»!؟
چه اینکه آنها مدتهاست که فعالیتهای خود برای انتخابات مهم سال ۱۴۰۰ را آغاز کردهاند و بر این مسئله نیز تأکید دارند که در آن انتخابات یک نامزد به معنای کلمه، اصلاحطلب داشته باشند.
البته در این زمینه گمانه زنیهای مختلفی وجود دارد اما بر مبنای برخی تحلیلهای سیاسی، چپها معتقدند که باید برای تأیید شدن یک اصلاح طلب ستادی، به شورای نگهبان فشار بیاورند و آنرا لای منگنه بگذارند.
تحلیلی که ماجرای طرح مسئله «پیاده کردن عدهای از قطار انقلاب» طی روزهای اخیر نیز مؤید آن است.
با اینهمه اما این فرض و این خواسته در حال معقول از هیچ منطقی برخوردار نیست. خاصّه اینکه لیدر اصلاحطلبان نقشی محوری در فتنه سال ۸۸ و نیز روی کار آمدن دولت آقای روحانی داشته است. که برای اولی بایستی در نزد نظام و مردم توبه علنی داشته باشد و برای دومی هم پاسخی اقناعی پیرامون «وضع موجود» برای افکار عمومی آماده کند.
دو مقولهای که تا این لحظه هیچ نشانه مثبتی از جانب لیدر اصلاحطلبان برای آنها دیده نمیشود.
به نظر میرسد بر خلاف روال انتخاباتهای قبلی، اِعمال فشار از سوی اصلاحطلبان بر شورای نگهبان در مقطع فعلی و برای دو انتخابات پیش رو جدیتر باشد. مقولهای که قضیه سپنتا نیکنام و ماجرای بودجه شورای نگهبان، میتواند شاهد مدعای آن باشد.
***
نظر حزب منحلّه درباره کارنامه نظام
«محمدرضا خاتمی»، دبیر کل حزب منحلّه مشارکت، به تازگی طی اظهاراتی در میتینگ سیاسی حزب اتحاد ملت گفته است:
«مهمترین چالشی که در جمهوری اسلامی وجود دارد مسئله کارآمدی است. ما متأسفانه دچار این مشکل هستیم که یک ناکارآمدی تقریبا مورد اجماع همگان داریم که این ناکارآمدی درون خودش مشکلات زیادی را برای ما ایجاد کرده است.»
به گزارش شرق، او در بخش دیگری از صحبتهای خود نیز میگوید:
مشکل مبتلابه جمهوری اسلامی که مورد اجماع همه از رهبری گرفته تا جناحهای مختلف است، مسئله فساد است. اگر مورد اتفاق است، بیاییم یک کار اساسی کنیم. یک گفتوگوی ملی حول این راه بیندازیم که ریشه این فساد کجاست؟ چرا ما بعد از ٤٠ سال طبق آمارهای جهانی به لحاظ شاخصهای فساد یکی از بدترین کشورها هستیم. این میتواند یک مبنایی برای گفتوگوی ملی ما قرار بگیرد. [۲]
*اصلاحطلبان پس از اغتشاشات دیماه ۹۶، دو گزاره جدید «ناامیدی مردم» و «ناکارآمدی نظام» را در دستور زبان خود قرار دادهاند.
کما اینکه الهه کولایی نیز در همین نشست، در کنار خاتمی بر ناامید بودن مردم ایران تأکید کرده است.
ما پیش از این در وبلاگ مشرق به کرّات به این مسئله پرداختهایم که چرا اصلاحطلبان در حال القای ناامیدی [۳] و القای ناکارآمدی نظام [۴] هستند و انگیزه آنها از این کار چیست!؟
این در حالی است که نظام اسلامی ناکارآمد نیست بلکه اگر هم تأثیری از کمکاری دیده میشود به دلیل رأی اصلاحطلبان به آقای روحانی و کندی حرکت دولت است.
بایستی بین این دو مقوله تفکیک قائل شد و چاره کار بعدی هم پاسخگویی اصلاحطلبان نسبت به وضع موجود است نه اشکالگیری و بیان حرفهای نادرست درباره واقعیتهای کشور!
ناکارآمدی مورد اشاره اصلاحطلبان در حالی است که اقتصاد ایران به گواه بانک جهانی در رده هجدهم جهان قرار دارد، اتکای ایران به درآمدهای نفت به گواه بلومبرگ حیاتی نیست، ضریب جینی ایران از آمریکا و چین بهتر است و نرخ بیکاری در ایران نیز طی ۷ سال گذشته به میزان ۲ درصد کاهش یافته و از ۱۴ درصد به ۱۲ درصد رسیده است. ضمن اینکه همین میزان بیکاری نیز به گواه ۱۰۰ هزار شغل بلامتقاضی وزارت کار [۵]، در حالت بحرانی قرار ندارد.
در باب مسئله فساد نیز ما در مطالب متعددی اشاره کردهایم که گزارشهای «سازمان شفافیت بینالملل» درباره بحث فساد، گزارشهایی ادراکی است نه آماری! [۶]
در واقع اندازهگیری فساد مثل اندازهگیری گناه! به دلیل مخفی بودن آن هرگز ممکن نیست و آمار سازمان شفافیت هم بر اساس فضای ذهنی شرکتکنندگان در نظرسنجی و البته شیطنتهای بینالمللی ارائه میشود.
به سخن دیگر مشکلی به نام فساد گسترده در ایران وجود ندارد بلکه مشکل آنجاست که سازمان شفافیت از امثال آقای خاتمی نظرسنجی میکند و نظر ایشان و دوستانشان که بر ناکارآمدی نظام تأکید دارند نیز نظر غیر قابل پیشبینیای نیست!
همچنین است که باید اشاره کرد گناه اصلی درباره مقوله فساد؛ وقوع آن نیست بلکه عدم برخورد با آنست. مفهومی که نظام اسلامی نشان داده است در آن کارنامه کاملا قابل دفاعی دارد و نگاهی به پروندههای فساد چند دهه اخیر که متهمین آن جملگی مورد برخورد قرار گرفتهاند یا اعدام شدهاند، گواه این مدعاست.
***
عبور شیک و مجلسی از روحانی
«محسن صفاییفراهانی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸، به تازگی گفتوگویی مفصل با روزنامه اعتماد انجام داده است.
او در این گفتوگو که سراسر بر ناامیدی مردم از نظام سیاسی و گسترده بودن فساد! تأکید دارد، چهار اشاره جالب به دولت رئیسجمهور روحانی دارد که از این قرارند:
۱_ امروز از سال ٨٤ عقبتر هستیم!
۲_ نمی خواهم از دولت روحانی حمایت کنم اما...
۳_ (با اشاره به مشکلات اقتصادی) در حال حاضر کدام یک از سران سه قوه یا ارکان تصمیم گیر کشور، اصلاحطلب هستند که بتوان با اتکا بر آن گفت نگاه اصلاح طلبان قدرت محور بوده است؟
۴_ این قبول که این دولت هم توان مقابله با تمامی این ابربحران ها را ندارد.[۷]
*آقای صفایی باید این حرفها را روزی به مردم میگفتند که دوستانشان در جبهه اصلاحات بصورتی متحد و یکصدا از این میگفتند که ما «فدائیان روحانی» هستیم، ما دستبوس روحانی و ظریف هستیم، روحانی هرکار میکند قانونیست و...[۸]
آنها همچنین باید روزی این حرفها را به مردم میگفتند که رئیسجمهور روحانی شعارهای پرطمطراق و معارض با واقعیتهای کشور را سر میداد و اصلاحطلبان نیز به جای اینکه امثال حرفهای بالا را بزنند اما از این میگفتند که ما تضمین روحانی هستیم [۹]، هیچ شرط و پیششرطی برای حمایت از روحانی نداریم، روحانی از ما بهتر عمل کرده است، اصلاحات و اعتدال یکی هستند و غیره.
ما همانطور که از ۲ سال قبل کراراً در وبلاگ مشرق نوشتیم و تصریح کردیم که اصلاحطلبان یک روز روحانی را «طلاق» میدهند و قصد عبور از او را دارند؛ امروز هم قضاوت درباره حرفهای صفاییفراهانی را به عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
برخی محافل تحلیلی معتقدند اصلاحات و اعتدال دچار همسرنوشتی شدهاند و تقلّای اصلاحطلبان برای عبور از روحانی سرانجامی نخواهد داشت.
این بیسرانجامی نیز به دلیل یکی بودن اصلاحطلبان و رئیسجمهور روحانی در ذهن مردم است.
گفتنیست، سعید حجاریان نیز به تازگی اظهار کرده است که این اصولگرایان هستند که قصد دارند روحانی را حفظ کنند! و علی شکوریراد، دبیر کل حزب اتحاد ملت هم در اظهاراتی از این گفته است که «روحانی اصولگراست...»
***
۱_https://www.khabaronline.ir/print/۷۵۴۳۷۷
۲_http://sharghdaily.ir/Modules/News/PrintVer.aspx?Src=Main&News_Id=۱۶۲۵۳۱
۳_mshrgh.ir/۸۳۰۳۴۰
۴_mshrgh.ir/۸۲۶۸۶۹
۵_https://www.mehrnews.com/news/۲۹۴۹۸۵۰/
۶_mshrgh.ir/۶۶۷۳۶۵
۷_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=۳۷۰۸۰۵۰
۸_http://fna.ir/a۱hzoo
۹_https://www.isna.ir/news/۹۶۰۲۱۲۰۶۹۷۷/